[ad_1]
بررسیهای گارتنر نشان میدهند که در آخرین سهماهه سال ۲۰۱۶، بازار تلفنهای هوشمند در اختیار دو پلتفرم اندروید و آیاواس بوده است. طبق مطالعات، ۹۹.۶ درصد از تلفنهای هوشمندی که در حال حاضر استفاده میشوند، مبتنی بر یکی از دو پلتفرم اندروید یا آیاواس هستند.
در این میان، نزدیکترین رقیب به این دو پلتفرم، سیستمعامل ویندوز 10 مایکروسافت است که تنها روی ۰.۳ درصد از تلفنهای هوشمند قرار دارد. اگر بخواهیم واقعیت را بگوییم، ویندوز 10 را نمیتوان بهعنوان یک رقیب برای دو پلتفرم ذکرشده حساب کرد و بیشتر شبیه به یک پروژه شکست خورده است.
قبل از آنکه اپل و گوگل وارد بازار گوشیهای موبایل شوند، این مایکروسافت بود که بازار آمریکا را در اختیار داشت و توانسته بود در بازار جهانی نیز حرفهای زیادی برای گفتن داشته باشد. البته مشکل اصلی این کمپانی از زمانی شروع شد که نسبت به نسل دوم تلفنهای هوشمند واکنش سریعی نشان نداد.
در آن زمان، مصرفکنندگان به سمت اپلیکیشنهای توسعهیافته توسط کمپانیهای شخص ثالث رفتند. زمانی که ویندوز موبایل به ویندوزفون 7 تغییر کرد، با رقابتی مواجه شد که نیاز به پشتیبانی خوب توسعهدهندگان و پذیرفته شدن توسط مشتریان داشت که البته مایکروسافت در هر دو زمینه شکست خورد.
فرصتی که مایکروسافت بتواند برتری خود را در بازار آمریکا به دست آورد از دست رفت و ویندوزفون از مسیر خود خارج شد و به سمت شباهت بیشتر به اندروید رفت؛ اما پشتیبانی نکردن توسعهدهندگان از ویندوزفون و کم بودن تنوع اپلیکیشنها باعث شد کاربران کمتری علاقهمند به داشتن تلفن هوشمند مبتنی بر ویندوزفون باشند.
استیو بالمر در مورد یک موضوع حرف درستی زده بود:
توسعهدهندگان، توسعهدهندگان و بازهم توسعهدهندگان.
درواقع نبرد میان پلتفرمها بهقدری نزدیک بود که توسعهدهندگان شخص ثالث با ساخت اپلیکیشنهای مختلف و متنوع، برتری یک پلتفرم را نشان میدادند. ویندوزفون نیز بزرگترین ضربه را از توسعهدهندگان خورد؛ زیرا کمتر کمپانی یا استودیویی حاضر میشد برای این پلتفرم، اپلیکیشن تولید کند.
متأسفانه ویندوز 10 نیز دچار سرنوشت مشابهی به سیستمعاملهای قبلی مایکروسافت روی تلفنهای هوشمند شد. در این پلتفرم، هدف اصلی این بود که کاربر بتواند از اپلیکیشنی استفاده کند که نسخهی مشابهی از آن در کامپیوتر شخصی وی نیز وجود داشته باشد و آنها با یکدیگر در تعامل باشند. البته این اتفاق رخ نداد. اپلیکیشنهایی که برای ویندوز 10 موبایل ساخته میشدند، هوشمند نبودند و کاربر نمیتوانست با نسخه کامپیوتر شخصی آن اپلیکیشن ارتباط برقرار کند.
از طرفی، استارتآپهایی که طبق آنها بتوان از اپلیکیشنهای کامپیوتر شخصی در تلفن هوشمند استفاده کرد نیز در حدی نیستند که بتوانند وضعیت این پلتفرم در بازار را تغییر دهند.
در یک نگاه کلی میتوان گفت که مایکروسافت بازار تلفنهای هوشمند را جدی نگرفت. بالمر در زمان مدیریتش نتوانست اقدام درستی در نسل دوم تلفنهای هوشمند انجام دهد، در زمان کامپیوترهای جیبی نیز عملکرد خوبی نداشت و نتوانست یک چرخه اقتصادی قدرتمند که بر اپلیکیشنها متمرکز باشد بسازد. باوجود اینکه تجارت نرمافزارهای کامپیوتر شخصی برای مایکروسافت سود بسیار بالایی به همراه داشت؛ اما بازار جدیدی که مبتنی بر پلتفرمهای تلفن هوشمند بود، برای مایکروسافت یک فرصت ازدسترفته رقم زد.
اگر به دنبال مقصر بگردیم باید بالمر را مقصر اصلی بدانیم و ساتیا نادلا نیز مدیری است که بعد از سیاستهای غلط مدیرعامل قبلی، به این سمت رسیده است. شاید اگر وضعیت ویندوز 10 در بازار تلفنهای هوشمند بهتر بود، میشد انتظار تلاش مایکروسافت برای رقابت در این بازار را داشته باشیم. با این حال، شکست ویندوز 10 در بازار تلفنهای هوشمند به نادلا فرصتی داده است تا بتواند کمپانی را در بازار فضای ابری متمرکز کند.
کافی است از آیفون یا تلفن هوشمند اندروید خود به اپ استور بروید تا ببینید که مایکروسافت توانسته است اپلیکیشنهای قدرتمند خود را به پلتفرم گوشی شما بیاورد. کاربران میتوانند از اپلیکیشن آوتلوک استفاده کنند یا از فضای ابری واندرایو بهره ببرند. حتی مایکروسافت آفیس و وان نوت نیز به پلتفرم اندروید و آیاواس راه یافتهاند تا نیازهای کاربران را برآورده سازند. آنچه ذکر کردیم، درواقع ایدههای نادلا بودند که حال توانستهاند به واقعیت بپیوندند و سود خوبی نیز برای مایکروسافت حاصل کنند.
دیگر نیازی نیست که سیستمعاملی داشته باشید تا میان شما و مشتریان ارتباط برقرار شود. تنها نیاز دارید از یک سیستم ابری قدرتمند بهره ببرید و کاربران را تشویق به استفاده از آن کنید. این دقیقا کاری است که نادلا در مایکروسافت انجام داده است.
افول ویندوز 10 به مایکروسافت و نادلا فرصتی داده است تا بتوانند بر سیستم ابری تمرکز ویژهای داشته باشند و ظرفیتهای این سیستم را به چالش بکشند.
[ad_2]
منبع